سلام خودتان را معرفی کنید؟
سلام من حمیدرضا سمیع پور هستم متولد مشهد، اما از ۷ سالگی در تهران ساکنیم. فارغ التحصیل مکانیک علم وصنعت هستم و کارشناسی را در سال ۸۹ تمام کردم و همان سال ارشد را در علم و صنعت در گرایش طراحی کاربردی شروع کردم. سال ۹۱ درسم تمام شد و خوشبختانه یا متاسفانه سراغ دکتری نرفتم تا سال گذشته که MBA را در مقطع ارشد و در سازمان مدیریت صنعتی شروع کردم.
از دوران تحصیلتان در علم و صنعت بگویید اوضاع درسی چطور بود؟ آیا همزمان شاغل هم بودید؟
وقتی وارد دانشگاه شدم رکودی که معمولا دانشجوها در انتقال از دبیرستان به دانشگاه تجربه می کنند را متاسفانه داشتم و کسی که معدل دیپلمش ۶۰/۱۹ بوده ناگهان خودش را با معدل ۱۵ یا ۱۶ می بیند و به نمرات بالاتر حتی فکر هم نمی کند. درست است که مکانیک علم و صنعت سختی های خاص خودش را دارد و دانشجوها در زمان تحصیل فشار زیادی زا متحمل می شوند ولی بعدها نتیجه اش را می بینند. چیزی که در صنعت به وضوح مشاهده می کنم این است که فارغ التحصیلان مکانیک علم و صنعت به دلیل کارگاه ها و آزمایشگاه های مجهزی که دارد، قوی تر هستند. در سال سوم و چهارم کارشناسی کم کم معدلم را بالا بردم و البته درس ها هم شیرین تر و کاربردی تر شدند. من از همان ابتدای ورودم به دانشگاه یعنی از ۱۸ سالگی به خودم قول داده بودم که از خانواده ام پول نگیرم پس در کنار تحصیل کار کردم و ابتدا با تدریس خصوصی شروع کردم.
آقای مهندس الان مشغول چه کاری هستید؟
من از اواخر لیسانس و همزمان که برای کنکور ارشد می خوندم مجموعه ای را ایجاد کردم بنام پارس پژوهان. آن زمان خودم بروشورها را به دیوار دانشگاه می چسباندم چون امکان هزینه کردن نداشتم. یادم است سال ۸۹ که شروع کردم در حدود ۷۰ هزار تومان داشتم و با یک اعتماد به نفس کاذب دانشجوها را مشاوره می دادیم! خودتان تنها بودید یا افراد دیگر هم به شما کمک کردند؟ دانشجوهای دیگر هم بودند مثلا یک نفر تسلطش بر ارتعاشات بود و یکی سیالات. به این ترتیب کار دانشجویی می گرفتیم و انجام می دادیم یا اینکه در نقش مشاور و مدرس راهنمایی و تدریس خصوصی می کردیم. در سال ۹۰ و ۹۱ که یکی از دوستان که الان آمریکاست و آن موقع یک اتاق ۸ متری از یک واحد آپارتمان در انقلاب گرفته بود و کسب و کاری را راه انداخته بود، پیشنهاد داد که در آن اتاق دوره آموزشی برگزار کنم. این طور بود که کار را شروع کردیم. اولین دوره هایی که برگزار کردیم حتی پروژکتور نداشتیم و روی تخته فقط مسیرهای نرم افزار را می نوشتیم! به سختی ۴ نفر سرکلاس می نشستند و اوایل هم فقط دوستان و نزدیک های خودمان در دانشگاه به ما اعتماد می کردند. بعد از یک سال، یک جای بزرگتر را گرفتیم و این بار یک اتاق ۳۵ متری برای کار من اختصاص داده شد. اصطلاحی در بیزینس است که می گوید "از روغن گاو به شاخش مالیدیم" یعنی نیازی نیست که یک کسب و کار را با مبلغ بزرگی شروع کرد. اساس کار یک lean Startup همین خلق پول از هیچ است. ما مصداق همین بودیم و شرایطمان طوری بود که ناخودآگاه این رویکرد را اتخاذ کردیم. سال ۹۴ مجوز فنی و حرفه ای مجموعه را گرفتم. همه ی اینها کم کم اتفاق افتادند و اگر این علاقه نبود امکان رشد وجود نداشت. برای راه اندازی یک کسب و کار این جمله معروف است که هیچ وقت نباید دنبال پول بگردید بلکه باید دنبال عشق بروید که بعد از آن پول و مشتری به دنبال شما خواهند آمد. اگر خودتان را در ۲۰ سال دیگر مجسم می کنید به این تصویر بی اعتنا نباشید، چون این عشق شماست و باید دنبالش بروید. هیچ چیزی در زندگی اتفاقی نیست و اگر شما این بلندپروازی را در ذهنتان دارید حتما دلیلی دارد.
برای آینده چه برنامه ای دارید؟
ما vision (چشم انداز) مجموعه را تا سال ۱۴۰۱ تدوین و در فضای مجازی هم منتشر کردیم. در حالت کلی این چشم انداز شامل یک هولدینگ آموزشی است که دپارتمان های مختلفی دارد از جمله عمران، مواد، هوافضا، معماری و مهندسی پزشکی که در کنار مهندسی مکانیک قرار خواهند گرفت . همچنین برنامه هایی داریم برای ورود به مباحث نفت و گاز و IT. در واقع پارس پژوهان به یک هولدینگ آموزشی تبدیل خواهد شد که دوره های آموزشی را در شرکت ها و یا داخل مجموعه هم به اشخاص حقیقی و هم دورهای آنلاین برگزار خواهد کرد. دوره های آنلاین را حدود ۳ ماه است که شروع کرده ایم و این امکان برای افراد داخل و خارج کشور سودمند است. به این ترتیب یکی دیگر از اهداف ما که ارزآوری است هم امکان پذیر خواهد شد. برای بقای کسب و کار لازم است که آنها برنامه هایشان را با ارزآوری گره بزنند.الان دوره ABAQUS scripting که خاص پارس پژوهان است و جاهای دیگر نه به دلیل نداشتن مدرس بلکه به علت دشواری مارکتینگ توانایی برگزاری ندارند، ولی ما برگزار می کنیم و ایرانی هایی که در کشورهایی همچون آلمان، فرانسه و کانادا هستند بصورت آنلاین سرکلاس ها حاضر می شوند. به این ترتیب هزینه دوره ها به دلار دریافت می شود. گسترش این روند جز اهداف ما است. در صورت جذب اساتید مسلط به زبان انگلیسی برای دوره های تخصصی امکان تشکیل دوره های بین المللی هم وجود خواهد داشت. چون برای مثال Dassault Systems در فرانسه یک دوره ۳ روزه ABAQUS را با شهریه ۱۵۰۰ یورو برگزار می کند که در مقایسه با هزینه دوره های ما بسیار بالاتر است و همین نقطه قوت ما در عرصه بین المللی می تواند باشد. خداروشکر در ایران این موضوعات آموزشی در حال پیشرفت هستند مخصوصا اینکه دانشجوها از نسخه های قفل شکسته نرم افزار ها استفاده می کنند و نسبت به سایر کشورها از کسانی که در این زمینه هستند قوی تر هستند. همچنین ایرانی هایی هستند که در خارج ار کشور پروژه می گیرند و انجام آن را به ما می سپارند. در این حوزه هم اگر دانشجوها توانایی نرم افزاری خود را تقویت کنند می توانند به عنوان FREE LANCER کار کنند به این صورت که اگر در سایت های مرتبط ثبت نام کنند برایشان پیشنهاد می آید و اگر تمایل داشته باشند با آن قیمت داده شده کار کنند پروژه به آنها سپرده خواهد شد. برای مثال به ازای یک پروژه Solid Works ۴۰۰ دلار پرداخت می شود. ضمنا باید در کار صداقت داشت و اشکالات کارفرما را برطرف و خدمات پس از فروش ارائه کرد. در این صورت با این روش می توان درآمد ارزی داشت و این فرصتی ست برای ما که ممکن است فرضا یک دانشجوی مکانیک در آلمان برایش ۴۰۰ دلار مبلغ جذابی نباشد. من پیش بینی می کنم به دلیل تحریم یا هر عامل دیگری،، اگر نفت نباشد برای ۳-۴ سال آینده اتفاقی که می افتد روی آوردن به تولید است بجای واردات. برای مثال ما پروژه ساخت قطعه ای را گرفتیم که در دستگاه مربوط به دندانپزشکی استفاده می شد کارفرما به ما گفت که این قطعه را با ارزی می خرد که به پول ما میشود ۳۰ هزار تومان و می خواست بداند اگر خودمان آن را تولید کنیم چقدر تمام می شود؟ این یعنی ساخت دارد ارزشمند می شود پول معادل خارجی اش به صرفه در نمی آید. یک مثال دیگر شرکت استیل البرز بود که یکی از کارمندانش را در دورهای ADAMS و ABAQUS ما ثبت نام کرد چون می خواستند درب اجاق گاز را خودشان تولید کنند گویا از ایتالیا به قیمت ۳۰ دلار می خریدند و هدفشان ساخت آن با قیمت بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان بود. این اختلاف قیمت ارز خارجی با پول ما صادارات خودش را نشان می دهد و این محدود به صادرات کالا نیست بلکه خدمات را هم شامل می شود. با ارائه خدمات آموزشی باید به تولید کننده داخلی هم کمک کرد کسی که بصورت تجربی قالب پلاستیک می زند وحالا می خواهد کارش را توسعه بدهد دانشجویان مهندسی مکانیک می توانند با CATIA Solid Works و ABAQUS به کمکش بروند و روند کار را بهینه کنند. دوره های آموزشی همه ی این نرم افزارهایی که گفتم در مجموعه پارس پژوهان ارائه می شود که برای دانشجویان مکانیک علم و صنعت تخفیف ویژه ۳۰ درصدی هم در نظر گرفته شده تا بتوانند با هزینه های کمتر روی خودشان و توانایشان سرمایه گذاری کنند.
نکته آخر...
به نظرم کلیشه ای که می گویند همه ی مشکلات نوعی فرصت است، واقعی است و باید از آن استفاده کرد. در کتاب ۷ عادت مردمان موثر هم اولین عادت این است که عامل باشید نه این که فقط بگویید نمی شود. فقط ما نیستیم که در طول تاریخ در دوره های سخت قرار داشته ایم، آلمان بعد از جنگ جهانی اول تقریبا ویرانه ای بود. ژاپن با دو بمب هسته ای از هم پاشید ولی مردمشان چه کردند؟ ماندند و از نو ساختند. من خیلی فرصت برای رفتن داشتم اما به خودم گفتم حداقل به خاطر این هزینه هایی که برای من شده و این مردمی که کمکم کرده اند باید همین جا کار کنم بچه ها حق دارند اینطور فکر نکنند و بگویند اگر بروم ممکن است ماهانه ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ دلار پس انداز کنم پس چرا بمانم؟ اما اشخاصی باید بمانند و این روند را قطع کنند تا در آینده دیگر بچه های ما نگویند که ما هم باید برویم. به نظرم نسل ما توانایی اش را دارد چون هم جمعیتش زیاد است و هم تعداد تحصیل کرده هایش از هر دوره ای در این کشور بیشتر است فقط باید همت کنیم.